-
..
-
دختر خوب؟واسه ازدواج دیگه؟
-
ایششش تو هم دیگه ...اینقد ازدواج ازدواج نکن میگن ندید بدیدی
-
ندید بدید چیه !مگه نمیگی دختر خوب؟میخوام ببینم اگه تصمیمش جدیه به مامانم بگم چون دختر خوب زیاد سراغ دارن........
-
واااااااااا!ببخشید اونوقت میخوای به مامانت بگی که برای دوست دوست پسر دوستت زن پیدا کنه دیگه؟
-
راس میگی !گفتم کار خیر کرده باشیم
-
نع متشکر از حسن نیتتان!اولا که اون فعلا قصد ازدواج نداره و...
-
واااااااا....اگه قصد ازدواج نداره پس دختر خوب میخواد چیکار
-
ای بابا بذار حرفمو بزنم...فعلا برا دوستی اما مطمئن باش یه مدت بگذره خودش تیریپ ازدواج میشه...خیلی موقعیتش خوبه...باباشم از اون مایه داراست ها...چی میگی؟از این بلاتکلیفی هم در میای...
-
بلاتکلیفی؟
-
اره دیگه چرا حرفای منو تکرار میکنی؟چی میگی حالا؟میخوای یه مدت فکر کن نگی هولم کردی..ولی بنظر من که ...
-
گفتی چون میخو ی تکلیفت معلوم بشه باهاش دوست شدی؟
-
اره...از این بلاتکلیفی دوران مجردی بدم میاد
-
ولی من بلاتکلیف نیستم... تکلیفم کاملا معلومه
-
جدی؟ای ناقلا!چه بیخبر...حالا کی هست؟غریبست یا فامیله؟من میشناسمش؟
-
ولیستعفف الذین لا یجدون نکاحا حتی یغنیهم الله من فضله........
-
ها؟
-
و باید عفت پیشه کنند کسانی که امکان ازدواج نمیابند تا خداوند از فضل خود انها را بی نیاز کند...
-
این تکلیف منه...اگر به خدا ایمان نداشتم که هیچ ...اما حالا که ایمان دارم عقلانیه که به وعده ی کسی که بهترینها رو برای من میخواد ...همه ی دلها دست اونه .. از رگ گردنم بهم نزدیک تره و هیچ وقت حتی تو تاریکی قبر هم منو تنها نمیذاره در حالی که همه از پیشم میرن... رو بذارم کنار و وعده اش رو بفروشم به یه بنده ای که از فرداش هم خبر نداره که مرده س یا زنده؟یادت باشه که این ایه شرطیه...یعنی خدا نگفته که هرکار دلشان خواست بکنند ،دوران مجردی همسر در زندگیشان نیست پس تعهدی هم نیست... این تعهدی هست بین خدا و بنده اش...شاید هیچکسی از دوست شدن های ما خبر دار نشه...ولی همون یک نفری که خبر داره کافیه....
-
خب از کجا معلوم دوستی اینقد بده ؟
-
من معلوماتم زیاد نیس ولی چند جای قران دیدم که دوست شدن با نامحرم رد شده ...این بنطر من علاوه بر اهمیتش نشون دهنده ی اینه که همیشه ی تاریخ این مساله ی دوست پسر ودوست دختر وجود داشته ...حالا برگه ی امتحانیش رسیده دست من و تو ...تلک الایام نداولها بین الناس و لیعلم الله الذین امنوا ...این روزها را بین مردم میگردانیم تا خداوند (با امتحان)کسانی را که ایمان اورده اند مشخص کند...
-
باورم نمیشه...یعنی خدا برای دورا نم جردی من هم راه حل داده بود ومن داشتم راهو اشتباه میرفتم...!؟
-
باورت میشه خود منم تازه فهمیدم؟.........حدیث ثقلین بلدی؟
-
یه چیزایی از بینش یادم مونده...
-
همون چیزایی که یادته بگو...
-
من دو چیز گرانبها در میان شما میگذارم....کتاب خدا و عترتم.......
-
تا زمانی که به این دو تمسک جویید هرگز گمراه نخواهید شد...ما چیکار کردیم ؟رفتیم سراغ قران واحادیث؟
-
همه ی اشکال ما سر اینه که دین دانیم نه دین دار ..حدیثا رو حفظیم ولی عمل یخت!!
-
*میدونی که امام علی میفرماید: اجر وپاداش جهادکننده ای که در راه خدا شهید شود بیشتر از کسی نیست که توانایی بر گناه داشته باشد و عفت ورزد ...نزدیکست فرد پاکدامن فرشته ای از فرشتگان گردد...
-
نمیدونم چی بگم....نمی ارزه...
-
چی؟
-
معامله ای که کردم...نمیدونستم اینقدر دارم ضرر میکنم...راستی بنظرت عفاف داشتن همین دوست وایناست و بس؟
-
بنظر تو هست؟
-
بنظرم جزوش هست اما همش نیس...
-
بنظر منم همینطور...عفاف در نگاه..عفاف در صحبت کردن...عفاف در پوشش...از همه مهمتر عفاف فکری...نباید فکر ما به سمت و سوی بی حیایی و بی عفتی بره...چون این هم وقتی هست که فقط تویی و خدا...و وعده اش
-
بنظرت خدا منو میبخشه....؟تا حالا که عفاف نداشتم چی؟
-
نه تنها میبخشتمون اگر واقعا توبه کنیم...که حتی بیشتر...توی قران وعده داده که اگر توبه کنیم و عمل صالح انجام بدیم...بدی هامون رو هم تبدیل به خوبی میکنه...
-
از این گوشی متنفرم...شاید اگر نبود کارم به اینجا نمیرسید...دلم میخواد بندازمش دور...
-
مطمئنی اشکال از گوشیه؟
-
....................................................
-
اونروز رفت...بی خداحافظی...بغض کرده بود...چند وقت بعد پیام داد ....با همون گوشی...:اگر میخوای با یه عده از بچه ها قراره چهل شب نماز شب بخونیم..اگر دوس داری نیم ساعت قبل نماز صبح بیدارت کنم...راستی دیگه از گوشیم بدم نمیاد...
-
_______________________________________________________________
-
بعدا نوشت:با همه چیزهم میشه به خدا رسید...هم به............
-
شمام اگه چند وقت تو خوابگاه باشی شاید درک کنی که چرا نوشتم...